فرهنگ الهی یا فرهنگ مذاهب؟
خاصیت رنگ پذیری فکر و اندیشه بشری
خوانندگان عزیز، انسانها در طول تاریخ، همواره با گذشت زمان، با تغییرات فرهنگی دست و پنجه نرم می کرده است، این تغییر و تحوّلات فرهنگی این را اثبات می کند که: فکر و اندیشۀ بشری، بر اثر شرایط زمانی و مکانی خاصیت واقع بینی خود را از دست می دهند، و در تمیز حق از باطل، راه خطائی را می پیمایند، بعنوان مثال: قتل نفس (کسی که ناحق کشته شود) و زنده بگور کردن فرزندان و پدران و مادران در آئین الهی(قرآن) یکی از زشت ترین و ناپسندترین اعمال بشری ذکر می شود، تا آنجا خداوند متعال این اعمال را قبیح می شمارد، که می فرماید:
مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاءتْهُمْ رُسُلُنَا بِالبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِكَ فِي الأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ از قرآن کریم سورۀ مائده 32 ترجمه: به این جهت بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که هر کس، کسی را جز به قصاص قتل، یا به جزای فساد در روی زمین، بکشد مانند این است که همۀ مردم را کشته باشد، و هر کس کسی را زنده بدارد مانند این است که همۀ مردم را زنده داشته باشد؛ و پیامبران ما معجزاتی برای آنان آورده اند. آنگاه بسیاری از آنان پس از آن در سرزمین خویش زیاده روی پیشه کردند.
ادامۀ مطلب را از اینجا کلیک کنید